نامه خانم مینا نگار از طهران به عرب زاده خودباخته احوازی نوشته:ابو محمد المحمراوی

جدا مهم و خواندنی= نامه آموزنده ذیل ازخانم مینا نگار طهرانی متعهد به اخلاق وبا خلوص نیت وبشر دوستانه خطاب به یک جوان فارق التحصیل دانشگاه و مدعی عرب بودن نوشته شده است،ظاهرا مخاطب از پدری عرب و مادری فارس وبا خانمی فارس ازدواج کرده است.جوانی که زاده میکس وآنسمیله شده ای که خود باختگی وی مانع از ابراز هویت عربی او شده  است.ابو محمد المحمراوی 3/4/2014 متن نامه منقول در پاسخ به اظهارات شما، کلمه به کلمه به طور خلاصه :
هدف از نوشته های من تبادل فکر و عقیده با رعایت ادب و احترام است نه توهیت به شخص و یا ملیت هر شخصی. امیدوارم انتقادات صریح من را به حساب بی احترامی نگذارید چون من با زندگی در میان مردم کشورهای پیشرفته، روشنفکر و واقع بین آموختم که صراحت در انتقاد از ارکان اصلی فرهنگی و یکی از دلایل پیشرفت است.
اینکه شما عرب هستین، دلیل بر این نمی شود چنین تفکر نژادپرستانه وعرب ستیزی را تأیید و رواج دهید. شما به دلیل مطالعه و شنیدن افکار و دیدگاه های نادرست دچار توهم و خودباختگی از ملیت عرب خود شدید و از عرب بودن خود احساس شرم می کنی. شما خود را عرب می دانی تا ثابت کنی که نژادپرست وعرب ستیز نیستی ولی از هویت عربی خود فرار می کنی!

{ البته این اصلا مهم نیست که هر شخصی چه ملیت، نژاد، رنگ، عقیده، جنسیت و هویتی دارد آنچه که مهم است " انسانیت" و اخلاق انسانی است که باید به آن افتخار و "بالید". من فارس هستم ولی هرگز نه به عرب ها ونه به هیچ ملیت دیگری توهین نکرده و معتقدم ایرانی بودن هیچ افتخاری ندارد و نژاد آریایی را نیز فقط باید در کتاب های تاریخ و تئیوریسن های پان ایرانیسم و نازیسم آلمان باید جستجو کرد.}
شماعرب هستی ولی مطمئنا در منطقه ای که اکثریت ساکنان آن عرب هستند همچون شهر الاحواز/اهواز، زندگی نمی کنی. چون طبق علم جامعه شناسی و روانشناسی، یکی از مراحل اصلی "ساختار شخصیت" و "هویت پذیری"، تأثیر گرفتن از محیط پیرامون زندگی فرد است.
مطمئنم که مادرتان عرب نیست و اگر هم ازدواج کرده باشی به یقین همسرتان هم عرب نیست. این طبیعی است که هر فرزندی به هویت مادر خود بیشتر از هویت پدر کشش و گرایش دارد. شاید منظورتان از عرب بودن فقط پدرتان عرب هست که در این صورت شما دو رگه هستید البته من نمیدانم که مادر و همسرتان متعلق به کدام ملیت غیر عرب هستند. شما به جای دفاع از عرب های هم وطنتان متاسفانه با تکرار روایت های فرسوده ی تاریخی بیش از 1400 ساله، از آنچه که بر علیه عرب های امروز در ایران و سوریه جنایت و ظلم می شود، سکوت کرده اید! و با پیش کشیدن چنین افکاری، سایر ملیت های غیرعرب ساکن ایران را علیه عرب های ساکن ایران، تحریک و میشورانید. چگونه بر ایرانی بودن خود "می بالی"؟ آیا ایرانی بودن را مساوی با فارس بودن و نژاد آریایی می دانی؟ آیا بلوچ، کرد، ترکمن، عرب، ترک آذری و سایر ملیت های غیر فارس که در ایران هستند، ایرانی نیستند؟ یا آنها را هم به جز عرب ها ایرانی می دانید؟
2
ایرانی ها از دین اسلام چیزی نفهمیدند که امامزاده پرست، قبر پرست و آخوند پرست هستند. ایرانی ها به جای آنکه همچون عرب های تونس، مصر، سوریه، لیبی، یمن شجاعت به زیر کشیدن حاکمان ظالم خود را داشته باشند با تفکر افکار فراتر از خرافات، منتظر ظهور امام زمان بوده و با زیارت قبر مردگان 11 امام و امام زادگان و امام دوازدهم مفقود الأثر شده به دنبال حل کردن مشکلات خود هستند؟ آیا میدانید چه عرب های شجاعی به دلیل دفاع از حقوق عرب های ایران اعدام شده و یا منتظر اعدام هستند؟ البته عرب هایی هم در ایران هستند که به جای گریه کردن برای کودکان خود به دلیل محرومیت از آب آشامیدنی سالم و هوای پاکیزه، برای کودکان حسین بن علی(1400 سال پیش) میگریند و تنها نظاره گر اعدام های روشنفکر شجاع عرب خود توسط رژیم آخوندی هستند که بسیار جای تأسف هست. آیا شما از درد ها و مشکلات مردم منطقه ی أحواز/اهواز که اکثرا عرب هستند خبر دارید؟
3
همان عرب های وهابی در کشور سعودی که شما میگویید، فقط خدا را می پرستند که در دین اسلام فقط باید خدا را پرستید در غیر اینصورت طبق اسلام آن شخص کافر یا مشرک است اماشیعیان، ولی فقیه ( خمینی و خامنه ای) و دوازده امام را میپرستند.
عرب های وهابی به عنوان بزرگترین صادر کننده ی نفت در جهان هیچ احتیاجی به پول های حاجی ها ندارند. البته من در این مورد با شما موافقم که چرا با وجود این همه گرسنه و فقیر، برخی حاجی ها چندین بار آن هم در سال به حج میروند در صورتیکه در اسلام برای هر شخص فقط یک بار در طول عمرش آن هم به شرط داشتن توانایی مالی و عدم تضییع حقوق خانواده و نداشتن هرگونه قرض، حج بر او واجب است. در اسلام خدمت به خلق از صدها حج در نزد خدا با ارزش تر است. "مشکل از عدم شناخت صحیح از دین اسلام توسط شیعیان است" نه از اسلام ونه از عرب های وهابی.
در پاسخ شما به روایت از علی بن ابی طالب،
شما از آتش زدن کتاب خانه ها در 1400 سال پیش اظهار تأسف میکنید ولی از آتش زدن به جان روشنفکران و شجاعان عرب اهواز سکوت کرده ای؟ آیا میدانید بر مادران، همسران و کودکان عزادار آنها چه روا میشود؟ گناه آنها عرب بودنشان است که هر دو رژیم نژاد پرست فارسیسم پهلوی و آخوندی برآنها ظلم مضاعف کرده و میکنند. گویا آتش زدن به کتابها آن هم در 1400 سال پیش در نزد شما با ارزش تر از آتش زدن به جان عرب های اهواز است؟ یا در آن کتاب ها، تکنولوژی و علوم پیشرفته نوشته بودن؟ شما چرا شجاعت اعتراض به رژیم آخوندی را ندارید؟ از آتش زدن به جان کودکان معصوم و زنان در سوریه توسط بسیجی ها و سپاه پاسداران ایرانی مطیع خامنه ای سخن نمیگویی؟ امیدوارم که نه شما و نه یکی از بستگان شما جیره خوار خامنه ای نباشید؟
مقامات عالی رتبه حکومت و دولت رژیم آخوندی نه "عرب" هستند و نه حکومت "جمهوری" است و نه "اسلامی". هر چند من به جدایی کامل دین از سیاست همچون کشورهای غربی معتقد هستم.