جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ مرداد ۲۹, سه‌شنبه

آقای مولوی عبدالحمید راه مسجد از مدرسه می گذرد نوشته:ابو محمد المحمراوی

نامه سرگشاده عرب شیعه به بلوچ سنی
گیریم که رژیم باساخت  یک یا دومسجد برای سنی ها درطهران موافقت کرد تا شیره را حسابی برسرساده لوحان سنی بمالند وبا هرساله با رفتن شما و وابستگان جنابعالی  به حج تمتع یا دهها حج عمره موافقت کنند،آیا مساجد و حج رفتنها چیزی از حقوق ضایع شده 88 ساله سنی ها که همگی غیر فارس هستند جبران خواهد کرد؟؟ آیا شما را که در قسم خوردن رئیس جمهوری حضور داشته اید و از دواصل 15 و19 قانون بی اساس که برای اجرای آن یازده بارسوگند یادکرده اندوو34 سال آنرا عملی نکردندوشماهم درمراسم تحلیف اخیرحاظربودید،آیا با سکوت در قبال چنین ظلمی می توانید باری از مسئولیت دینی و اخلاقی خویش بکاهید؟
سلام علیکم
آقای مولوی عبدالحمیدوقتی تآکید جنابعالی را در مورد ساخت یکباب مسجدبرای سنی ها درطهران ویا تآسفتان در نبود ن وزیری سنی در کابینه شیخ حسن روحانی را می خوانیم باعث حیرت و تعجب شیعه های روشن ضمیررا قبل ازسنی های واقع بین ومطلع از ماهیت فارسیسم شیعیسم حاکم برجامعه ایرانیسم می شوید.
از خود می پرسیم که جناب مولوی عبد الحمید این عالم به دین وجامعه ومطلع از جوانب الامور، چرا با طرح ودرخواست مستقیم وغیر مستقیم در مورد مسجد و وزیرسنی، خواسته های بیش از25 میلیون سنی (کرد،بلوچ،ترکمن،عرب و..)را به زیر کف خواسته های بحق وضایع شده  57 میلیون غیر فارس سنی وشیعه در 88 سال گذشته را پائین آورده وبرای چندمین بار می خواهد از همان سوراخ پهلوی ها وخاتمی ها تن به گزیدن مارریش حنائی روحانی دهد که سال نکویش را با اشراف رهبرش اغاز و به بهانه های اگر بگذارند  رفسنجانی  همان آش وهمان کاسه را تجربه را برای 4یا8سال دیگر تکرارکنند؟؟!!
اگرچنین زیرکف خواسته ای را ازیک ساده لوح سنی یا شیعه شده رشوه ای ویا حتی شیعه عراقی وبحرینی وتعبیه شده به خرافات جمکرانی را شنیده یا بخوانیم جای تعجب فراوان نمی شود،اما طرف ومخاطب ما استاد محترم وعالم فهیمی است که چند سال وی را از رفتن به حج واجب بیت الله الحرام محروم کردند واگر اما و اگرهائی نبود اخیرا وبعد از انتخاب روحانی  هم مجوز رفتن ایشان به عمره مهیاء نمی شد.
جناب آقای مولوی عبدالحمیدلطفا نوشته های مرا فقط بعنوان یادآوری تلقی نموده هرگز قصد جسارت تحت عنوان بی اطلاعی جنابعالی به ذهنم خطور نمی کند واین چند خط را استنادا به قوله تعالى وذكر فإن الذكرى تنفع المؤمنين  است .
در این نامه به دوران پر از جرم وجنایتهای پهلویها که سراسر غصب وغارت بوده نمی پردازم وهرگز خود را با درایت تر از شما از جنایتهای رژیم فعلی نمی پندارم رژیمی که عمامه داران بنام اسلام از نوع ایرانی جمارانی وجمکرانی پیاده کرده،دین وپیامبر واهل بیتش را هزینه سلطه خود و قومشان را با انگیزه نژادپرستانه پنهان در مظهر و عیان نزد همه کردند می پردازم.
بیاد داریم آن روزهائی که  آقای خمینی در نوفل لوشاتوفرانسه چه قول و وعده هائی که همراه با چرب کردنهای مترجمین اطرافش امثال دکتر ابراهیم یزدی وبنی صدرها به خبرنگاران داد، اما وقتی سوار بر عریکه قدرت شد،گفته المومنون عند شروطهم را بفراموشی سپرد،حتی از قول خود که جای علماء مساجد است را فراموشاند،ازلحظه بازگشت تا روز فوت وی را در یکی از صدها وهزاران مسجد شیعه برای ادای نماز ندیدیم، چه رسد مسجد سنی که اصلا در قم و طهران واکثر شهرها وجود نداشت.
سالها ندای وحدت سنی و شیعی وفریاد هفته وحدتشان گوش سنی ها را قبل ازشیعه ها کر کرده بود و درخلوت وعلن فریاد منافقانه وحدت طلبی (هفته وحدت)خود را با تشرعن وبدعت تقیه پوشاندند،درحالی که درمیلیونها کتاب،درس و مدرسه،دبیرستان و دانشگاه ودهها هزارمسجد ومجالس،حسینیه ها وتکایا شب وروز مشغول لعنت و نفرین به اصحاب پیامبر بوده، پا را فراترگذاشته اتهام قتل فاطمة الزهراء بنت الرسول(ص) را به صحابه نسبت می دهند،همسرپیامبر را نعوذ بالله  به فحشاء وبعضی از صحابه را به پست ترین اعمال متهم می کنند،بطوری که چنین اتهامات پست وکثیف به صحابه پیامبر(ص)ترویج وتشویق می شد،آما انتقاداز کارمند وبسیجی یا سپاهی عقوبت فیزیکی وسیستماتیک داشته ودارد، چه رسد اگر سخن حقی در مورد رهبر و یا رئیس جمهور گفته شود، قانونا و در دادگاه علنی محکوم به شلاق واجرای آن می شویم.
آقای مولوی عبدالحمیدمستحضرید که پس ازسقوط مقبورمحمدرضا پهلوی وامیدواری میلیونها غیر فارس به انقلاب به اصطلاح اسلامی که آقای خمینی ویارانش با سوار شدن برموج احساسات وعواطف اسلامی اما از نوع ایرانیش رهبری آنرا بدست گرفت،پس از انقلاب دو ملت کورد وعرب به رهبری معنوی مرحومین شیخ عزالدین الحسینی کورد وسنی(متوفی در سوئد) وآیة الله شبیرخاقانی شیعه عرب متوفی درتبعیدوحصرقم کف خواستهای غیر فارسها را بطورمسالمت آمیز مطرح ولی از ابتدای بهارسال 1979جهان شاهد سرکوب سه ملت کرد وترکمن سنی و عربهای اکثرا شیعی  توسط رژیم جمهوری اسلام ایرانی بوده،وهم چنان سرکوب علیه همه غیر فارسها ادامه دارد،این سرکوب خونین علیه بلوچها وترکها سالهاست که ادامه دارد وهمه لابلای زنجیرها ی ماشین جنایت این رژیم خورد شده ومی شوند،حتی ملت ترک آذربایجان جنوبی که قریب باتفاق شیعی وبعضا داخل در سلطه جان سالم بدر نبرده اند.
اکیدا شما مطلعید که در سرکوب اولیه وعلنی مردم عرب ،کورد وترکمن و...همه سردمداران رژیم وسران احزاب مانند حزب ملت،جبهه ملی،پان ایرانیستها،نهضت آزادی وبعضی چپهای وقت شریک جرم وجنایت بودندوتنها علت مشارکت همه آنها در سرکوب غیر فارسها، ازمدعیان دین وایمان گرفته تا احمد مدنی بی دین وایمان و تا آن کمونیست منکرخدا فقط انگیزه نژادپرستانه  ایشان بوده ونقطه اشتراک قلم بدست وتفنگ بدست همان نژادپرستی تهاجمی است.
مستحضرید که درآن زمان مهندس مهدی بازرگان ،داریوش فروهروزیرکاروکریم سنجابی وزیرخارجه، اولی ترک ورئیس نهضت آزادی ودومی کرد ومسئول حزب ملت وهمچنین سومی کورد ودبیرکل جبهه ملی واحمدمدنی عضواساسی خط نژادپرستی دولت موقت وزیر دفاع واستاندارالاحواز(خوزستان جعلی) بودند.
اکیدا مطلع هستید که رژیم واز ابتدای تسلطش با تعبیه دو اصل تخدیری 15 و19 در قانون اساسی وبا ادامه همین رویه که همانا استفاده از چند وزیرآنسیمله شده مقام پرست غیر فارس وبعضا تا حد مزدوری سعی نموده نظام خود را عادل جلوه دهد،چنانچه دردوره خاتمی وبه اصطلاح اصلاح طلبان چند عرب و کورد وترک وبلوچ را در مجلس فرمایشی یا در وزارت دیدیم،مثلا چندین ترک وبلوچ وعربی مثل شمخانی در وزارت بی حقیبه دفاع،ورمضان زاده کورد را در بغل خاتمی و..همچنین در دوره احمدی نژاد رحیمی معاون اول هم کورد بود،اما هیچ کدام نه تنها نفعی برای مردم وزایشگاه خود نداشته اند، بلکه سوابق وعملکرد آنها نشان از شریک الجرم و جنایتشان علیه مردم دارد.
آقای مولوی عبد الحمید صرف نظرازشیعه وسنی بودن من وشما بتآکید باید بپذیریم که اگر این گونه افراد مزدورصفت در بین ملتهای غیر فارس نبودند،هرگزپهلویهای جانی وغاصب ورژیم فعلی قادر به استمرار غصب وغارت همراه با قتل و جنایت نبود، این افراد همان خیانتکارانی هستندکه تحت عنوان ستون پنجم تعریف می شوند وآنقدربی حیاء و بی شرف وفاقد دین واخلاقند که از علنی شدن خیانتشان شرم ندارند، بلکه به عملکرد خویش وقیحانه افتخار می کنند.
ناگفته نماند که با توجه به تعدادی عرب وکورد،بلوچ،ترک وترکمن و..آنسیمله شده وهویت باخته ای که دراپوزسیون حل شده ودرحال وآینده جایگزین  شمخانی ورحیمی ها شده از هم اکنون دراپوزسیون نژادپرست فارسیسم ایرانیسم حل شده ومیشوند،هرچند انگشت شمارند اما هنوزملتهای غیر فارس گرفتاراین خودباختگان هستند، هرچند درزمان ومکان آینده بیم ملتها جائی نخواهند داشت، اما همچنان چوبکهائی عروسکی خواهند بود که با دست حیله گر ومکارنژادپرستی وعوامل پست مانده پهلوی وپان ایرانیستها لای چرخ رسیدن به حق تعیین سرنوشت ملتهای غیر فارس میشوند.
آقای مولوی عبدالحمیدقطعا جنابعالی بلوچ وسنی ومن عرب وشیعی که اگر مرگ بنوبت هم باشد عمرمان به کف رسیده،هردو اگر از همه ظلم وجنایت دو رژیم پهلوی وفعلی اطلاع کامل نداریم اما شاهدعینی خیلی از موارد ملموس آن بوده ایم،با همه وجود ناظرغصب وتضییع همه حقوق غیر فارسها توسط دو رژیم مبتنی برنژادپرستی بوده وهستیم،هردو رژیم تشییع مملوء از خرافات وبدع را با روکش اسلام ایرانی  را برای پیشبرد اهداف غیر انسانی بقصد حفظ وتوسعه منافع قومی خوداما بحساب دیگران و باحذف ونابودی هویت ملی و مذهبی ما وشما بکار گرفته ومی گیرند،در این اقدام جنایتکارانه اگر هم با ساخت مسجدسنی در طهران موافقت کنند،مطمئا باشید که برای رسیدن به اهداف ناپاک و نژادپرستانه حاضرندوبلانسبت به صدها نفر سنی باج حج عمره رفتن بدهند.
راقم این سطور درتعجب وحیرتم که چرا و به چه دلیل جناب آقای مولوی عبد الحمید با پشت سر گذاشتن سوابق 11 رئیس جمهورنصبی وبه ظاهر انتخابی وقسم خوردن دروغین آنان دراجرای بدون وفای بعهد  قانون اساسی مصوب خودشان را با طرح خواسته ای پائیین ترازکف خواسته های 34 سال پیش غیر فارسها ومنجمله بلوچها،کرد وترکمنها و..فقط خواستارساخت یک مسجد سنی حتما با بودجه خودی در طهران شده ویا از نبود یک وزیر سنی در کابینه حسن روحانی اظهارتآسف می کنند؟؟!!!!!!!!!
تعجب ازآن داریم که چرا آقای مولوی عبدالحمید رفتن به حج عمره وساخت فقط یک مسجد سنی درطهران را بر حداقلهای مطالبات اوایل انقلاب وتضییع شده 88 ساله چندین نسل از کودکان معصوم غیر فارس سنی وشیعی که قبل از سن تکلیف شرعی نیاز به درس و مدرسه به زبان مادری دارند ترجیح دادند؟ و بطور شفاف وصریح خواستارابتدائی ترین و در عین حال مهمترین حقوق میلیونها کودک سنی غیر فارس نمی شوند؟؟
آقای مولوی عبدالحمید اینجانب بعنوان یک شیعه غیر خرافی (اگر بنظر جنابعالی داریم)به کیاست وحکمت شما ارج می گذارم،اما نباید از نظر دور بدانیم که همه جهانیان از دین دار تا بی دین همه برمعصومیت ونزاهت کوکان از گناه متفق القولند،حتی اگرعمل کودکی جرم و منجر به جنایت شود کودک را از مجازات معاف ودراسلام از قصاص شرعی بری و دیه جنایت را برعاقله بالغ وی می گذارند.
قطعا جناب آقای مولوی عبدالحمید مطلع هستند که سن شروع درس آنهم بزبان مادری برای دهها میلیون کودک سنی بلوچ وکورد و ترکمن که حتی درایام جنین بودن به زبان مادر گریه می کردند، حقی اساسی واز شش سالگی است، همان حقی که در 88 سال گذشته پست اندیشان نژادپرست همه غیر فارسها(سنی وشیعه) را به تسلسل چندین نسل قهرا وعمدا بقصد از زندگی انداختن از آین حق مسلم محروم کرده اند.دقیقا کودک در سن شش سالگی سالها تا بلوغ شرعی برای رفتن به مسجد وادای نمازفاصله دارد ، بدین سبب باید پذیرفت که راه مسجد ازمدرسه ای می گذرد که همه کودکان در آن باید به زبان بهتر فهمیدن یعنی  به زبان مادری درس بخوانند.
آقای مولوی عبدالحمید درایت علمی وکامل جنابعالی ازعمق این فاجعه وجنایت و ظلم ناروائی که توسط دو رژیم بر چندین نسل ودهها میلیون  کودک غیر فارس (صرف نظر از سنی و شیعه بودن)وارد واعمال شده  ومی شود مانع شرح کامل ابعاد فاجعه توسط راقم این سطوراست.برای اثبات پست اندیشگی سردمداران نژادپرست رژیم فعلی همین کافی است که میلیونها کودک عرب احوازی اکثرا شیعی را ازتحصیل به زبان مادریشان که زبان قرآن و پیامبر و آل بیت است محروم کرده،،مطالبین این حقوق اولیه وانسانی را اعدام کرده یا در صف اعدام گذاشته اند. درنتیجه باید گفت که اساسا نژادپرستان نه تنها دین ومذهب ندارند بلکه ازاخلاق وانسانیت بدور ودر طول تاریخ علیه بشریت گامی خونین برمی دارند.
با توجه به اینکه تحصیل به زبان وفرهنگ خویش قبل ازآنکه حقی شرعی باشد حقوقی انسانیست،محرومیت از این حق مسلم شکنجه ای روحی وجسمی وعملکردی جنایتکارانه تلقی میشود که میلیونها خانواده را از کودکان تا اولیاءآنها را شامل شده وچنین محرومیتی را هیچ دیکتاتور و مستبدی مرتکب نمی شود مگر فکر واندیشه اش آلوده به نژادپرستی باشدوهیچ ملتی وقوم مسلطی چنین جنایتی را حمایت نمی کند مگر آنکه دارای ذهنیت و چنین بستر ومنهج آلوده به دگرستیزی باشد.
آقای مولوی عبدالحمیدبخوبی می دانم که بحکم موقعیت دینی وفقهی که دارید دغدغه دین ومسلک دارید،اما کودک سنی کورد وبلوچ قبل از مسجد باید به مدرسه برود ودرس را باید به زبان مادری که تنها راه بهتر درک کردن درس است  فراگیرد، قطعا با چنین پایه علمی وتحصیلی است که درسن بلوغ شرعی بهترپیام اخلاق ودین ومذهب را دریافت می کند،همان کودکانی را می گوئیم که دانشمندان ثابت کردند حتی گریه کردن ایام جنینی او به زبان مادری است.
آقای مولوی عبدالحمید جنابعالی مطلعید که قریب یک قرن است دهها میلیون غیر فارس وازجمله میلیونهاکورد،بلوچ وترکمن که قریب به اتفاق آنان مسلمان وسنی هستند بعلت چنین محرومیتی اززندگی علمی وپیشرفت افتاده ورنج میبرند ومثل گذشته همچنان درسرزمین تاریخی واجدادی خویش به هزاران معلم و مدرسه ودانشگاه به زبان مادری نیاز دارند،سزاوار بنظر نمی رسد که در مقابل چنین خواسته وحق تضییع شده ای آنهم در سرزمین آباء واجدادی سکوت یا با چراغ خاموش عبور کنیم ودر حالی که دهها میلیون غیرفارس سنی وغیرسنی از چنین حق مسلم محروم می بینیم، فقط خواستاریک مسجد سنی آنهم در طهران شویم،یا فقط برنبودن وزیرسنی تآسف بخوریم،یادمان به این فرموده رسول اکرم(ص) باشد که فرمودند کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته ودفاع از این حقوق مسلم ازمکارم اخلاقی است که محمد(ص)برای اتمام آن مبعوث شدند.والساکت عن الحق را شیطانا اخرس پنداشته اند.
پس از اینکه بعضی سخنان جنابعالی را که قهرا یا حیائا دررابطه با گرم کردن بازارانتخابات ریاست جمهوری انتصابی اخیر می خواندم،برحیرت و تعجبم افزوده میشد، یک سئوال مهم ذهنم را مشغول خود میکرد که چرا جنابعالی و برای چندمین باربا طناب زرباف اساسا پوسیده رفسنجانی وخاتمی ها به چاهی می روید؟این ناجوانمردانی که یاران مقرب خود را (منتظری،کروبی ومیرحسین موسوی و..)در چاه  فرو کردند وبرای چندمین بار کیک را با هم گروهان خود(خامنه ای وناطق نوری و...)تقسیم کرده اند،اگر هم لب پرتگاه رفتند ولی همدیگر را لو ندادند، زیرا بهتر از هرکس از عمق وگستره جنایات مشترک خویش مطلعندوعاقبت وخسران خودرا بهترازخسروان می دانند.
سئوال دیگری که ذهن من عرب شیعی را مشغول کرده وحقا باید برجنابعالی مطرح کنم آن است. آقای مولوی عبدالحمید گیریم که حسن روحانی با حمایت وسیاسی کاریهای رفسنجانی با اخذ رضایت مکارم و وحید خراسانی و..ساختن مسجدی برای سنی ها (البته ازحیب سنی ها)و راه اندازی صوری  وزارت سنی و بقولشان معاونت قومی  خواستند تمکین وچنین  خواسته پائین تر از کف را برای سنی ها وشیعه های غیر فارس  را بصورت فورمالیته راه اندازی وعملی کنند،آیا جنابعالی خواسته یا ناخواسته به بهانه تامین صوری خواسته سنی ها توسط حسن روحانی، باعث جری شدن رژیم در سرکوب حق طلبان غیر فارس وخصوصا سنی ها که خواسته ای بحق و فراتر از یک مسجد دارند شریک نمی بینید؟.

گیریم که رژیم باساخت  یک یا دومسجد برای سنی ها درطهران موافقت کرد تا شیره را حسابی برسرساده لوحان سنی بمالند وبا هرساله با رفتن شما و وابستگان جنابعالی  به حج تمتع یا دهها حج عمره موافقت کنند،آیا مساجد و حج رفتنها چیزی از حقوق ضایع شده 88 ساله سنی ها که همگی غیر فارس هستند جبران خواهد کرد؟؟ آیا شما را که در قسم خوردن رئیس جمهوری حضور داشته اید و از دواصل 15 و19 قانون بی اساس که برای اجرای آن یازده بارسوگند یادکرده اندوو34 سال آنرا عملی نکردندوشماهم درمراسم تحلیف اخیرحاظربودید،آیا با سکوت در قبال چنین ظلمی می توانید باری از مسئولیت دینی و اخلاقی خویش بکاهید؟
آقای مولوی عبدالحمید بخوبی از نهادینه شدن نژادپرستی وبستر بیمارقوم مسلط دردورژیم مطلعید، اگراین نژادپرستی ملفوف به اسلامیت ایرانی برسنی های لیبی،مصریا تونس وسوریه مخفی باشد و ازاین بی فرهنگی کره و کراهیت فارسیسم پان ایرانیسم علیه سنی وعرب آنطورکه هست مطلع نباشند شاید به انها حق داد(البته تا قبل از جنبش سوریه)،اما قطعا برای جنابعالی از روزروشن تراست،فرهنگ کراهیتی که میراث گردان آن حوزه های علمیه واکثر قریب به اتفاق احزاب ایرانی است.منش نهادینه شده ای که با پوشش تشییع پرازبدع وخرافات و با ادعای دروغین وحدت اسلامی که آن را به اسلام ایرانی تعبیرکرده اندوبراساس آن فتوای هر جنایتی را داده وخون غیر فارسها را مباح کرده ومیکنند، اوضاع ده ساله وخون بارعراق وسه سال قتل عامهای سوریه وآرزوکردن برای شعله جنگ داخلی مصربهترین شاهد ادعای ماست که درمنظرومحظرجهانیان است.
آنگاه جنابعالی میخواهید وسط هزاران مسجد وحسینیه،مدرسه وحوزه و دانشگاه که بامجوزرسمی وازپول غصب شده  نفت وگاز ساخته اند وبا انگیزه ای نژادپرستانه علیه معتقدات وبزرگان اهل سنت بدهنی وفحاشی میکنند،مسجدی برای سنی ها بسازید،تا فریادهای لعنتشان برصحابه پیامبر(ص)واتهام بستن قتل فاطمة الزهراء عليه السلام به عمر وابابکر ونسبت فحشاء(نعوذبالله)را به عایشه را ازنزدیک بشنوید.همان مراکزی که با مجوز رسمی بلند گو وکاغذ یا مفت تآمین شده ازپول باد آورده نفت وگاز غصبی تآمین وسالیانه میلیونها کتاب را علیه معتقد ومقدسات سنی ها منتشر کرده و می کنند.
بطورحتم بدانید که اگرهم به شما سنی ها اجازه ساخت مسجد بدهند،قطعا باید مناره و دیوارش پائیین ترازبقیه مساجدخواهد بود،آنهم اگر بعد ازبنای مسجد که حتما باپول شخصی سنی ها خواهید ساخت،سحرگاهی  خرابی آن را با لودرهای لباس شخصی و خودسرمشاهده نکنید،همان خودسرهایی که اگرازپایگاههای بسیج وسپاه نیایند،قطعا از دسته جات وکلاس درس مکارم شیرازی ونوری همدانی خواهند بود..
سخن آخرنویسم والحر تکفیه الاشاره=
آقای مولوی عبدالحمید مستحضرید که جهان و خصوصا منطقه خاورمیانه شاهد تحولاتی سریع است و انفجارمعلوماتی وگستره تکنولوژی درخبررسانی بی نهایت برسرعت آن افزوده وقابل تصورنیست،از جانبی بیداری جوامع با همه انشعابات ملی آن  وآشنائی به حقوق انسانی واساسی  تا حدودی نیاز به طی کردن راه وزمان ندارد، خصوصا آشنائی همگانی به سی ماده حقوق بشر و انشعابات مدنی آن تبدیل به خواسته ای عمومی گشته و پرش ازمرزهای جغرافیای واقعی آغازگردیده، چه رسد جغرافیای غصبی ناشی ازتهاجم،هیچ رژیمی  این امواج بیداری وبیدارشدگان منطقه بخصوص ملتهائی که خون وحقوقشان با غصب سرزمینشان توسط رژیمهای نژادپرستی چون ایران ریخته و تضییع شده را نمی تواند مهار کند،دیوارترس و وحشت نه تنها ترک خورده بلکه فروریخته،بطوری که صدای ریزش آن به گوش سردمداران رسیده فقط درراه تمدیدعمر لحظه ای خود هستند.
آقای مولوی عبدالحمید با توجه به چنین شرایطی خصوصا من حیث مکان و زمان دوست نداریم رفتن جنابعالی  و امثال شما آنهم با طناب تکراری و پوسیده رفسنجانی،خاتمی وحسن روحانی  یا هر نژادپرست دیگری را به چاه باتلاق گونه مشاهده کنیم . به چاه رفتن با طناب دیگران را ازمؤمنی کیس وبزرگوار همانند شما را بعید بلکه غیر ممکن می پنداریم.
وسلام عليكم ورحمة الله وبركاته.ابو محمد المحمراوی13/8/2013

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر