جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۲ دی ۶, جمعه

آقای نوری زادعواطف گذراست به علت ودرمان بپردازید. نوشته : ابو محمد المحمراوی

آقای نوری زاد از بتصویرکشیدن فقروفلاکت مردم عرب  محمره متشکریم،تصاویر خرابی های محمره وعبادان حتی توسط سایتهای وابسته به رژیم ومسببین عمدی ویرانیهای محمره بارها منعکس شده است،انعکاس تصاویر جزئی از مصیبت وپرداختن به معلول است و نه پرداختن علت وچاره ،برای علاج معلول باید صادقانه به علت وحل پرداخت. آقای نوری زاد ازصراحت من که انعکاس واقعتهاست نرنجید،ممکن است بعضی از کسانی که هم سن من وشما نیستندبرصراحتم با شما خرده بگیرند،اما هرمنصفی که در سالهای 1356 و1357 ازنزدیک دستی به فراخور خود درانقلابی که درحال پیشرفت بود ه داشته یا حداقل بیاد دارد، بخوبی سخن بنده را دریافت می کند.حال که شما باپرچم صلح ودوستی به سرزمین وزادگاه مردم عرب رفته اید،حتما مطلعید که چنین پرچمی آنهم به رنگ سفید وبا شعار صلح ودوستی نشانه پایان جنگ با تمام وجوهی که داردومطلعید که اساس هردوستی صداقت ودوام هرصلحی رفع هرگونه ظلم وتعدی است.
آقای نوری زادحال که سفرصلح ودوستی خود را از سرزمین کردستان ومحمره شروع کرده ای وهردوسرزمین وخاکشان از اولین روزهای پس از انقلاب با خون شهدای کورد وعرب عجین وهمچنان خون جوانان آن بدست آیة الله ها وآیة الله زاده ها برزمین می ریزد واگرمادرستار بهشتی طهرانی جسد کبودشده فرزندش را دید، وآنهمه وکیل وحامی داشت ورسانه های داخل وخارج ماموران درجه سه نیروی انتظامی دخیل در فوت ستار رسوا نمودند، جوانان عرب گروه گروه پس از شکنجه ها درخفاء اعدام ومادر سه بردار(حیدریها)نه تنها جسد درهم شکسته آنان را ندید، بلکه نه جنازه ای دید و نه از محل دفنشان مطلع شد.حتما ازحال شهدای اخیر فلاحیه هم خبر داری.
آقای نوری زادبه من حق بده که تو راباورنکنم،زیرا شما نزدمن خمینی سال 57 وقتی درنوفل لوشاتو ازاسلام وانسان ودمکراسی حرف می زد نیستی،شما همانندمهندس بازرگان مجتهد بی عمامه نخواهی شدهنگامی که سخن از حقوق انسان در اسلام می راندومی خواست کلمه دمکراتیک را هم خرج اسلام خمینی کند،آقای نوری زاد به جوانانی که بعد از ما گول سخنان محمد خاتمی وقبل از او رفسنجانی را خوردندحق دهید که شما را باور نکنند.همان آیه الله خامنه ای را می گویم که همانندخبرگان بارها همانند بنی صدر ورجائی وروحانی سوگند اجرای ماده 15 و19قانون اساسی(مصوب خودشان)خوردنداما 35 سال فراتر از یک کلاه رنگارنگ ندیدند.
چگونه باورکنم وقتی هم بندان وهمفکران شما درخارج وداخل(اپوزسیون وپوزسیون) نه تنها تن به حقوق اساسی ما نداده، بلکه در کتمان اخبارجنایتهای علیه ما شریک، مضافا خبرآلودتربودن احواز درجهان را به سخره گرفته همراه با استانداررژیم در احواز آمار بیماران ناشی از آلودگی واصل وقوع آلودگی را پنهان می کنند.
آقای نوری زاد مردم عرب از 88 سال پیش وبعد از آن همزمان باروزها وسالهائی که شما  مشغول قدسیت تراشی برای مسببین فلاکتشان بودید، این چنین بودندددر،سالهای یکه تازی رفسنجانی سردار سازندگی ودرهشت سال گفتگوی تمدنهای محمد خاتمی وهشت سال بعدی که نه تنها نفتشان را سر سفره ندیدند بلکه آب شربشان را هم به غارت بردند،تنها نسیبشان ازرودخانه ها فاضل آب کارخانه هایی است که مهندس ومدیرانش ازدیار شما هستند،نه تنها مرگ نخلستانها بلکه مرگ فرزندانشان را در اثر بی آبی و آلودگی هوا نظاره گرند.هشتاد وهشت سال همین بوده وهست..اصل وعلت ازقشون کشی های رضاپهلوی شروع و از دروازه دروغین تمدن محمد رضا پهلوی تاگفتگوی تمدنهای خاتمی وتا به امروزو با عمری 88 ساله گذشت.
آقای نوری زاد،سخنان عاطفی و همدردی گذرا چاره ساز این مردم نبوده ونیست،منظورم به آن حکایت است که می گویند هرچه می خواهد دل تنگت بگو،اما هرآنچه دلشان خواسته کرده و خواهند کرد،اگر به دیدارسال گذشته محمد خاتمی باعده ای ازغیر بومیان محمره(خرمشهر)مراجعه نمائید وی پس از هشت سال از هشت سال تکیه برکرسی ریاست می گوید که به محمره (خرمشهر) نرسیدیم،زمانی را می گویدکه محمدفروزنده ها،وغرضی ها وهمین مقتدائی استاندارفعلی احواز(اهواز) بودند،همگی اهل واصالتا از دیار خاتمی وشما بوده وهستند ونه ازعبادان ومحمره.
آقای نوری زاد از عاطفه گذرا تا پرداختن به علت واسباب مصیبت فاصله ای بسیار است،خوب است که عواطف خود را چاشنی شناخت علتها نموده و راه کار واقعی را بدور از پیش زمینه های برتری طلبانه بیابیم وتا رفع  کامل آن ننشنیم ،در غیر این صورت با تکرار وتغییر چهره متعاطفین،شاخه زیتون وپرچم صلح ودوستی شما طعمه اولین ریزگردها شده،افسردگی شما فراتر از گریه همسایه بر مرگ همسایه نخواهد بود.
آقای نوری زاد بد نیست که از بنده ویکی از میلیونها عرب بشنوی،میلیونها(با احتساب 88 سال)یعنی از 1925 تاکنون واز کسانی که تیزی چاقوی نژادپرستی استخوان وهویت ملی و فرهنگیش را عمدا و برنامه ریزی شده نشانه گرفته ودر حال نابودی کامل آن هستنداگر بشنوی وبخوانی ،اگر این چاقونبود شما امروز چنین فلاکت وخرابی هائی را مشاهده نمی کردی،این مردم  عرب نشسته برذخایر نفت وگاز وچهار رودخانه آب شیرین به یغما رفته ای که ممکن است عواطف شما را تا اشک ریختن بر وضعشان پیش ببرد،فرقی باآن دست آب (کویت)ندارند،اما این فلاکت با تعمد وهدفمند و با تصمیم کلان توسط پست اندیشان نژادپرست و پشت درهای بسته وبقصد از زندگی انداختن ما مردم عرب گرفته و به نوبت اجراءکرده اند.
آقای نوری زاداین خرابه نشین هائی که درکوی آریا(بطورمثال)محمره(خرمشهر) می بینید،از زمان پهلوی هاواز لحظه پایه ریزی وگسترش بستر نژادپرستی هجومی  آنها و تاکنون درسرزمین اجدادی ما بوده وتا زمانی که بستر وپیش زمینه های برتری طلبانه همراه با طمع غارت نفت وگاز از ذهن و وجود برتری طلبان زدوده نشود به ما حق دهید که هرگز پرچم صلح ودوستی شما را باور نکنیم.زیرا هم بوسه بنی صدر بردستان خمینی را دیدیم وهم مقاله های شما را در قدسی تراشی از خامنه ای.
آقای نوری زاد خرابه های باقی مانده کوی آریا در محمره همان کاخهای قبل از سقوط شاه است متعلق به وارد شدگان غیر بومی همانند حاتمی رئیس انرژی اتمی وقت بوشهر،پارسائی تاجرشیشه اتومبیل و....درهمین کاخهای کوی آریا زندگی می کردند، وهمین بیچارگان عرب وصاحبان ومالکان اصلی زمین درکپرهای پشت همین خانه های مجلل زندگی می کردند وحداکثرکاری که داشتند نگهبانی همین خانه های مجلل بودند،درحالی که ساکنین کاخها همگی غیر بومی وصاحب سلطه ومقام که از اصفهان وطهران وشیراز و با حمایت مالی اداری پهلویون وپان ایرانیسم به آنجا سرازیروبا تحمیل فقربه بومیان عرب، زمینهایشان را تحت عنوان بی سند بودن، تصرف یا بقیمت سد الفقر چند روزه می خریدند .یعنی فقری تحمیلی بقصد تسلیم شدن درقبال زور و سلطه حکومتی یعنی همان کاری که رژیم فعلی تحت عنوان طرح ملی نیشکرکرد.
درزمان شاه وپس از ریشه کنی نخلستانها و تغییر نام عربی مناطق  به فارسی وساختن کاخهای کوی آریا، کوی کوروش،کوی رستاخیز والخ .ساکنین غیر بومی این کاخها در روز مشغول غارت حاصل از حق مأموریت وحق بدی آب وهوا ورانت خواریهای حاصل از پول نفت و به جیب زدن ذلارها وسرازیرکردن سرمایه های باد آورده به شهرهای خودشان،شبها را در باشگاههای نفت عبادان ونایت کلاب مشغول عیش ونوش بودند،،فرودگاه عبادان را بخواطرمسافرت به خارجشان بین المللی کردند تابدون معطلی به گشت وسیاحت خارج بروندوهمزمان مردم عرب از داشتن برق وامکانات اولیه محروم بودند.
همزمان آیة الله ها ومراجع تقلید ایرانی با سوء استفاده از ىين ومذهب وبا تخدیر وتجمید عقول مردم عرب و محروم از درس و مدرسه به زبان خویش از همان چند قرون(ریال) پول نگهبانی وچندتا خرما نگذشته با تهدید به جهنم قیامت خمس دست رنج مردم عرب را به جیب می زدند.چنانچه حالا هم  شکل بدترش را رژیم فعلی مرتکب و بقصد توسعه نی شکر ویا تحت عنوان منطقه مرزی زمینهای مردم را به زور تفنگ وسرنیزه غصب کرده اند،عده ای هم تحت عنوان ضریح سازی کلاه برداری کرده،وضع بی کاری ومخدرات که نیازی به شرح ندارد.
آقای نوری زاد حال که معلول را دیدی  بیا تا ریشه علت از بن برکنیم.
آقای نوری زاد حال که از نزدیک شاهد جزئی از فلاکتهای مردم عرب محمره،عبادان،احواز و....بودید،چقدر خوب است لحظاتی در تنهائی با خدا و وجدان خود خلوت کنید،ابتداء تاریخ این مناطق را آنطورکه هست مرورکنید نه آنطور که نوشته اند،خود را یکی از جوانان عرب بزرگ شده در این فقرواستضعاف عمدی فرض کنید واز خود بپرسید1-کی و چرا نام تاریخی شهرهایش را عوض کردند؟2-چرا 88 سال خودش و چندین نسل قبل از خودش را از تحصیل علم به زبان مادریش که زبانی کامل  وزبان بهتر فهمیدن است عمدا محروم کردند؟چه هدف واهداف پشت این محرومیت است؟3- اگر این جوان عرب  از روزاول مدرسه همانندیک کودک کویتی یا فارس به زبان مادریش تحصیل می کرد آیا این چنین می بود که شما دیدی؟
شما که از نزدیک دیدید وبا مردمی که حتی قادربه بیان فلاکت خود نبودندسخن گفتید، آیا علت را در محرومیت از تحصیل و دانستن به زبان مادری نیافتید؟آیا هیچ دولت وسلطه ای بغیر از حاملان اندیشه نژادپرستی، میلیونها انسان را به مدت 88 سال آنهم در سرزمینشان  از تحصیل علم به زبان مادری که زبان بهتر فهمیدن است محروم می کنند؟ آقای نوری زادوقتی شما را در طهران دستگیر کردند،حداقل زبان شما با بازجو وقاضی مشترک ویکی است ولی یک عرب محمره وعبادان و...در سرزمین اباء واجدادیش از چنین نعمتی که دفاع با زبان مادری است عمدا محروم کرده اند.
آقای نوری زاد ایام کودکی و اولین روز کلاس اولی را بیادآور،اگر شما بجای کودک عرب و ترک وکورد پس از شش سال زندگی کودکانه وگویش با گفته های شیرین  زبان مادری ناگهان خود را درمدرسه وکلاسی ببینی و با معلمی روبرو شوی که نه شما زبانش را ونه او زبانت را می داند، اما در کنارت کودک فارس غیر بومی را می بینی که با معلم گفتگو می کند وممکن است نزد مادر فارسش نه تنها گفتگو بلکه نوشتن را هم یادگرفته است،آنجا لحظه است که افسردگی وجود کودک عرب را فرامی گیردوخود رابرای کتک معلم وتحقیرآماده می کند،،آیا شکنجه ای سخت تر ازآن وجود داردکه درشش سالگی تو را از زبان وعطوفت گویش مادری محروم می کنند؟آقای نوری زادبا چنین مشقت و سختی روبرو نشده اید تا عمق چنین فاجعه ای که منجربه کراهیت وتنفر از درس ومدرسه ودر نهایت پس از تنبیهای بدنی ومکرر معلم کارت یا به ترک مدرسه ویا دو الی سه سال رفوزه واخراج والخ .هم زمان کودک فارس غیر بومی با نمرات بالا قبول وکودک عرب در اثر این جنایت آموزشی شاهد نمرات صفروزیردهی باشد که معلم با خودکار قرمزاستعدادش را کورواز زندگی می اندازد،عاقبت در جوانی جوان فارس دکتر ومهندس وجوانان عرب وکرد و...قهرا آبدارچی یا نگهبان.!
اگر جوان عرب یا کرد وبلوچ وترک با کمی سواد خواندن و نوشتن و یا با زحمت طاقت فرسا پا به دانشگاه گذاشته واز حقوق اساسی خویش یا ابتدائی ترین حقوق مردم خود سخنی بگویند،جایشان زندان وشکنجه واعدام،یا بدست احمدمدنی(چهارشنبه سیاه محمره)،و ماموران محمد خاتمی(2005)در خیابانها بگلوله بسته می شوندوهرگز ازآزادیهائی که شما آقای نوری زاد دارید نه تنها برخوردار نشده بلکه سربه نیست می شوند.
آقای نوری زاد اگر این خرابه نشینها همانند شما از تحصیل به زبان مادری برخوردار بودند،هرگز راضی به زحمت شما نمی شدند و به همدردی عاطفی شما نیاز نداشتند،بلکه از آمدن شما به عنوان یک جهانگرد استقبال می کردند،شما را به دیدن جاهای تاریخیشان همانند قصر فیلیه خزعل وجاهای دیگر می بردند،شما رابه نخلستانهای ومزارع سبز ورودهای پرآبشان برده از دیدن درختان سیب،انگور،موز،پرتغال لذت می بردید،اما نه حالا منظورم قبل ازتخریب وخشکاندن و سوزاندنهای عمدی..
آقای نوری زاد برای پی بردن به علتها از شما تقاضا دارم سرخطی از صدها هزارمیلیارددلار غارت شده نفت وگاز88 سال گذشته را که از زیر پای خرابه نشینهای عرب بغارت رفته درنظر گرفته،سپس به هزاران میلیارد دلار اختلاسهای سردمداران رژیم قبلی وفعلی ازفراریهای پهلوی تا بیمه ها وتامین اجتماعی وبانکهای فعلی نظری بیندازید،آنگه باداشتن تصاویری از خرابه های مردم عرب سرزمین نفت خیز ومحروم ازآب وهوای سالم ونداشتن امکانات طبی وبهداشتی وفاقد درمانگاه و بیمارستان مجهز وجاده های مرگ کنار چاه ولوله نفت وگاز،نظری به امکانات شهزهای طهران،اصفهان،مشهد وشیراز و...بیندازد،اتوبانها وبیمارستانهای مجهز،مترو وتوسعه شهری واتوبان هزاران میلیاردی طهران به شمال یادتان نرود.

شکی نیست که اگر لحظاتی در فکر خود فرو روید وهمانند یک فعال حقوق بشری بدون مرز به علت بپردازید واگر بخواهید برای رسیدن فرزندان این خرابه نشینها به حقوقشان کوششی صادقانه بنمائید، قبل از هرچیز باید به علت بپردازید وآن این است که برای از بین بردن بسترنژادپرستی همراه با طمع به استمرار غارت ذخایر نفت وگازوآب چاره بیابید.مطمئنا اگرهمین خرابه نشینها همانندآقای نوری زاد از نعمت تحصیل به زبان مادری برخوردار بودند هرگزتن به چنین فلاکتی نمی دادند.
،حاملان چنین اندیشه ای(نژادپرستی) با هدفی مغرضانه وبرنامه ریزی شده 88 سال راه بهتر فهمیدن را برمیلیونها ترک وکرد،عرب وبلوچ و..بسته میلیونها غیر فارس را از تحصیل به زبان مادری محروم کرده و از زندگی علمی،اقتصادی واجتماعی انداختند، جاده یادگیری را بنفع خود و با هزینه دیگران  یکطرفه کرده اند،در 35 سال گذشته اگر بر معطل بودن یک ماده یا دو ماده از قانون اساسی اختلافی داشتند برمعطل ومعلق گذاشتن ماده 15 و19  هم جناحین رژیم و هم اپوزسیون متفق القول ومتفق المرام هستند.
اقای نوری زاد یقین داشته باشید اگر پرچم صلح و دوستی بر پایه تساوی حقوق نباشد، چیزی فراتر از یک آتش بس موقت نخواهد بود،تنها راه برافراشته ماند ن پرچم صلح و دوستی برقراری بی قید و شرط عدالت وبرابری حقوق و احترام متقابل به حق همدیگر است،در دیباچه حقوق بشر وکنوانسون های آن هیچ بهانه ای برای معطل کردن حقوق پذیرفتنی نیست، چه رسد به تضییع حقی از حقوق اساسی،حال اگر به علت پی برده اید،اکیدا راه نجات را دربرچیدن هرگونه برتری طلبی وگستراندن بستر حقوق بشری براساس تساوی وعدل است.زیرا حاصل جمع صلح و دوستی بدون اگرواما،  باید برابری درهمه حقوق باشد.
ابو محمد المحمراوی 17/12/2013

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر