جمع
کثیری از دوستان "فارس زبان" ما به علت تزویر تاریخ ، وقلب بسیاری از
واقعیتهای اجتماعی در زیر ساختهای اموزشی - فرهنگی ایران وبزرگ شدن با یک
سری پیش فرضهای موهومی مانند
"مجد وعظمت هخامنشیان" ویا "نبوغ ذاتی پارسیان" (که انان را"خود بزرگ بین "
بار اورده است)، ازداشتن بینش واقعی وقضاوت منصفانه محروم هستند و هیچگاه
نتوانسته ونخواهند توانست داوری درستی نسبت به رویدادها ومشکلات فراروی
ساکنان جغرافیای سیاسی ایران داشته باشند ،لذا درک این مطلب که انان ممکن
است قرباني"ساده لوحی" خویش و"فريبکاری" حاکمانشان باشند،بسی مشکل ودشوار
مینماید!!!!!!!!!.
از این نکته بسیار مهم که بگذریم وبا این تصور که همه ما اولاد ادم وحوا هستیم وضرورتا باید"خیرخواه" یکدیگر باشیم،بران شدم که پنجره ای به دنیای برادران"فارس زبان" باز کنم و انان را صرف نظر از اینکه که هستند ویا چگونه می اندیشند مخاطب خویش قرار دهم!!!!.
البته وصد البته این بدان معنا نیست که مخاطب عام نگارنده ضرورتا باید فارس باشد بلکه هدف دیگر ایجاد این ستون در وبسایت "جبهه دمکراتیک مردمی احواز" تحكيم وتقویت ارتباط با ملیتهای "غیر فارس"(عرب؛کرد،ترک،بلوچ،لروبختیاری،ترکمن وگیلکی ومازنی) میباشد، که به علت "اموزش اجباری فارسی" در اپارتاید اموزشی ایران از" نعمت تکلم به زبان مادری" خویش محروم هستند ونمیتوانند به غیر از زبان فارسی سخن بگویند لذا ضرورت دارد كه پیوندهای خویش را با این قشر گسترده ملل تحت ستم، مستحکمتر کرده وپلها و راههای ارتباط با انان را هموارتر نمائيم!!!!!.
در اين راستا وجهت ارج نهادن به هرانكه "دگر اندیش" است ،حرف وسخن تازه ای دارد وخلاف تفكر روشنفکرنماهاي ايراني (که يكي از انان چندی پیش طی پخش زنده یک گفتگوی تلویزیونی با "گوناز تی وی " تهدید کرده بود درصورت درخواست حق تعیین سرنوشت توسط "ملت عرب احواز" ،ایرانیان انها را خواهند "خورد"!!!!!!!!)فکر میکند،مینویسد ومیگوید،گزیده ای از مقاله وزین وپر معنای سرکار خانم "شادی صدر" نویسنده وفعال نام اشنای حقوق بشررا که با نام "دمکراسی با تمام تبعات ان،درنقد مخالفان حق تعیین سرنوشت" نگاشته شده است،برای خوانندگان عزیز نقل میکنم:
چه خوشمان بیاید وچه نیاید،اگر به دنبال تحقق دمکراسی وحقوق بشر در ایران هستیم،نمیتوانیم حق تعیین سرنوشت را نادیده بگیریم.تحقق دمکراسی وحقوق بشر درد دارد،به جراحی سختی میماند که شاید جای زخمش تا همیشه باقی بماند اما ناگزیر است.در واقع تا چند غده بدخیم در جامعه ایران درمان نشود،صحبت کردن از هر دمکراسی در اینده ایران ناممکن است،یکی از این غده ها مسئله حق تعيين سرنوشت ودیگری،مسئله رهائي زنان است.
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/09/147014.php
از اینکه بالاخره روشنفکری از "فارس زبانان" به نطق امد وسخن صدقی در مورد حقوق به تاراج رفته ومصادره شده ملیتهای ساکن جغرافیای سیاسی ایران به زبان اورد،خوشحالیم وان را به فال نیک میگیریم!!!!!ولی همیشه به یادمان باشد که هیچگاه با یک گل بهار نمیشود!!!!!! وباید دید ایا ایشان این راه صواب را ادامه میدهند یا خیر؟؟؟؟؟؟!!!!!! با صرف نظر از گفتمان سنجیده خانم شادی صدر،از خویشتن مي پرسیم براستی که؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
چگونه است که برخی اقایان ایرانی مدعی روشنفکری چشم بر تمام جنایات روا داشته بر ملتهای ساکن جغرافیای سیاسی ایران میبندند، وانگه سخن از برابری،عدالت وانسانیت میرانند وداعیه دمکراسی وحقوق بشر سر میدهند!!!!!!!!.
ایا اين اقايان من باب مثال برای یک بار، اری فقط برای یکبار به "ملاشیه" ویا "حی الثوره"(که فارسها به ان شلنگ اباد میگویند)مناطق عرب نشین الاحواز که صاحبان اصلی سرزمین تفتیده جنوب هستند، رفته اند تا به چشم خویش ،فقر ومحرومیت وفقدان هرگونه خدمات انسانی وشهری را نظاره گر باشند؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!این در حالی است که چندین کیلومتر انطرفتر در مناطق عمدتا فارس نشین "کیانپارس" و"شهرک نفت"،خروار خروار پز وپول وکلاس وهمه گونه خدمات رفاه شهری موجود است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.
چگونه میتوان این اختلاف فاحش طبقاتی ميان بوميان عرب ساكن روستاها وحاشيه شهرهاي سرزمين الاحواز وفارسهاي شهرك نشين مهاجر را توجیه نمود!!!!!! وان را صرفا ناشی از سوء تدبير و بيكفايتي مسئولان دولتی دانست؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! دروغ بس است دیگر!!!!!!!خجالت هم چیز خوبیست ،وباید تمامی روشنفکرنماهای ایرانی انرا امتحان کنند، واعتراف نمایند که رنجها وستمهای وارده بر ملل غیر فارس، با همیاری ویا حداقل سکوت انان همراه بود، وانان به نوعی شریک هرگونه جفای حاکمان حکومتهای جائرانه ايران هستند، كه به بهانه حفظ تماميت ارضي ايران از هيچ گونه جرم وجنایتی علیه ملل غیر فارس رویگردان نبوده اند!!!!!!!.
در خاتمه در اینکه برخی خانمها خیلی "خانم" وبزرگوارهستند هیچ شکی نیست!!!!!!!!!!!!!!!! ومیتوان گفت که گویا بانوان فرهیخته ایرانی ازجمله سرکار خانم "شادی صدر" که بر شجاعت ونجابت ایشان افرین میگوئيم وبرشرفشان درود میفرستیم، نمونه روشنی از این واقعیت هستند که "ضرورتا لازم نیست مرد باشی تا بتوانی مردانه صحبت کنی"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.
1/06/2013
yousef.mazraeh@gmail.com
از این نکته بسیار مهم که بگذریم وبا این تصور که همه ما اولاد ادم وحوا هستیم وضرورتا باید"خیرخواه" یکدیگر باشیم،بران شدم که پنجره ای به دنیای برادران"فارس زبان" باز کنم و انان را صرف نظر از اینکه که هستند ویا چگونه می اندیشند مخاطب خویش قرار دهم!!!!.
البته وصد البته این بدان معنا نیست که مخاطب عام نگارنده ضرورتا باید فارس باشد بلکه هدف دیگر ایجاد این ستون در وبسایت "جبهه دمکراتیک مردمی احواز" تحكيم وتقویت ارتباط با ملیتهای "غیر فارس"(عرب؛کرد،ترک،بلوچ،لروبختیاری،ترکمن وگیلکی ومازنی) میباشد، که به علت "اموزش اجباری فارسی" در اپارتاید اموزشی ایران از" نعمت تکلم به زبان مادری" خویش محروم هستند ونمیتوانند به غیر از زبان فارسی سخن بگویند لذا ضرورت دارد كه پیوندهای خویش را با این قشر گسترده ملل تحت ستم، مستحکمتر کرده وپلها و راههای ارتباط با انان را هموارتر نمائيم!!!!!.
در اين راستا وجهت ارج نهادن به هرانكه "دگر اندیش" است ،حرف وسخن تازه ای دارد وخلاف تفكر روشنفکرنماهاي ايراني (که يكي از انان چندی پیش طی پخش زنده یک گفتگوی تلویزیونی با "گوناز تی وی " تهدید کرده بود درصورت درخواست حق تعیین سرنوشت توسط "ملت عرب احواز" ،ایرانیان انها را خواهند "خورد"!!!!!!!!)فکر میکند،مینویسد ومیگوید،گزیده ای از مقاله وزین وپر معنای سرکار خانم "شادی صدر" نویسنده وفعال نام اشنای حقوق بشررا که با نام "دمکراسی با تمام تبعات ان،درنقد مخالفان حق تعیین سرنوشت" نگاشته شده است،برای خوانندگان عزیز نقل میکنم:
چه خوشمان بیاید وچه نیاید،اگر به دنبال تحقق دمکراسی وحقوق بشر در ایران هستیم،نمیتوانیم حق تعیین سرنوشت را نادیده بگیریم.تحقق دمکراسی وحقوق بشر درد دارد،به جراحی سختی میماند که شاید جای زخمش تا همیشه باقی بماند اما ناگزیر است.در واقع تا چند غده بدخیم در جامعه ایران درمان نشود،صحبت کردن از هر دمکراسی در اینده ایران ناممکن است،یکی از این غده ها مسئله حق تعيين سرنوشت ودیگری،مسئله رهائي زنان است.
http://news.gooya.com/politics/archives/2012/09/147014.php
از اینکه بالاخره روشنفکری از "فارس زبانان" به نطق امد وسخن صدقی در مورد حقوق به تاراج رفته ومصادره شده ملیتهای ساکن جغرافیای سیاسی ایران به زبان اورد،خوشحالیم وان را به فال نیک میگیریم!!!!!ولی همیشه به یادمان باشد که هیچگاه با یک گل بهار نمیشود!!!!!! وباید دید ایا ایشان این راه صواب را ادامه میدهند یا خیر؟؟؟؟؟؟!!!!!! با صرف نظر از گفتمان سنجیده خانم شادی صدر،از خویشتن مي پرسیم براستی که؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
چگونه است که برخی اقایان ایرانی مدعی روشنفکری چشم بر تمام جنایات روا داشته بر ملتهای ساکن جغرافیای سیاسی ایران میبندند، وانگه سخن از برابری،عدالت وانسانیت میرانند وداعیه دمکراسی وحقوق بشر سر میدهند!!!!!!!!.
ایا اين اقايان من باب مثال برای یک بار، اری فقط برای یکبار به "ملاشیه" ویا "حی الثوره"(که فارسها به ان شلنگ اباد میگویند)مناطق عرب نشین الاحواز که صاحبان اصلی سرزمین تفتیده جنوب هستند، رفته اند تا به چشم خویش ،فقر ومحرومیت وفقدان هرگونه خدمات انسانی وشهری را نظاره گر باشند؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!این در حالی است که چندین کیلومتر انطرفتر در مناطق عمدتا فارس نشین "کیانپارس" و"شهرک نفت"،خروار خروار پز وپول وکلاس وهمه گونه خدمات رفاه شهری موجود است!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.
چگونه میتوان این اختلاف فاحش طبقاتی ميان بوميان عرب ساكن روستاها وحاشيه شهرهاي سرزمين الاحواز وفارسهاي شهرك نشين مهاجر را توجیه نمود!!!!!! وان را صرفا ناشی از سوء تدبير و بيكفايتي مسئولان دولتی دانست؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! دروغ بس است دیگر!!!!!!!خجالت هم چیز خوبیست ،وباید تمامی روشنفکرنماهای ایرانی انرا امتحان کنند، واعتراف نمایند که رنجها وستمهای وارده بر ملل غیر فارس، با همیاری ویا حداقل سکوت انان همراه بود، وانان به نوعی شریک هرگونه جفای حاکمان حکومتهای جائرانه ايران هستند، كه به بهانه حفظ تماميت ارضي ايران از هيچ گونه جرم وجنایتی علیه ملل غیر فارس رویگردان نبوده اند!!!!!!!.
در خاتمه در اینکه برخی خانمها خیلی "خانم" وبزرگوارهستند هیچ شکی نیست!!!!!!!!!!!!!!!! ومیتوان گفت که گویا بانوان فرهیخته ایرانی ازجمله سرکار خانم "شادی صدر" که بر شجاعت ونجابت ایشان افرین میگوئيم وبرشرفشان درود میفرستیم، نمونه روشنی از این واقعیت هستند که "ضرورتا لازم نیست مرد باشی تا بتوانی مردانه صحبت کنی"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.
1/06/2013
yousef.mazraeh@gmail.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر