جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۱ شهریور ۱۶, پنجشنبه

فروپاشـی امپراطـوری تمـدن ستيـز ايران حتمـی اسـت


پس از شکســـت اشغالگران پارس (جنـگ نصرت ) در اواخر دوران سياه قاجار فاشيستهای ضد بشـر پارس از اشغال مجدد بلوچستــان نا اميد شدنــد. لازم به ذکـر است که اگـرچه حکام سفاک قاجار به جنايات هولناک و کم نظيری در بلوچستان مرتکب شده و با همکاری انگليس بلــوچ گلزميــن را تکه تکه کردند امـا همانند ديگربيگانگان مهاجم هرگز نتوانستنــد بر مقاومت قهرمانانه و مبارزات حق طلبانه مردم بلـوچ پيروز شونـد.پس از جنـگ جهانـی اول " بلاد فارس" با هرج و مرج روبرو بود. از دستگاههای اداری خبری نبـود و قشون قاجار از هم فروپاشيده شـده بود تااينکــه استعمارگران انگليسی مهره ای بنام رضا ميرپنج رایافتــه و مقدمات روی کار آمدن وی را بعنوان سپه سالار، وزيـر جنگ، نخست وزير و بالاخره شاه فراهـم کردنـد و طــرح استعمــاری تاسيس کشـور قلابـی «ايران» را بر دريايی از خون بلوچ، عرب، تورکمن، تورک آذری و کــورد به اجـرا گذاشتــند. زمانيکه رضا ميرپنج اصطبلــــــداری بيش نبـود بلوچستـــان غربـی کاملا مستقــل بود.   اشغــال وحشيانـه بلوچستـان غربــی پس از درگذشـت ميربهــرام خان در سال ۱۲۹۹ هجـری شمسـی ميردوست محمد خان جانشين وی شـد. حکومـت ميـر دوست محمد خان روزبروز مقتدر تـر و سازمان يافته تر می شـد و می رفت تا با اتحـاد تمام مناطـق خودمختار بلوچستـــان نقشه هـا و دسيسـه های انگليـس وتفرقه افکنـی های فاشيستهـای پارس را نقـش بر آب کنــد.رضـا سوادکوهی که در تهران شاه شده بود و ماجراجويی اش ماورای جنون بود در سال ۱۳۰۷ هجری شمسـی با اشاره اربابش انگليس دستــور حملـه ای وحشيانـه و خونيــن به بلوچستـان غـربی را داد. پس از اشغال الاحــواز العربـی، کوردستان شرقــی، آذربايجان جنوبــی و شکست محمد تقـی خان پسيـان اشغالگـران بدور از تمــدن بشــــــری با پشتيبانی مستقيـــم و مشورت انگليسيها و بکاگيری حد اکثر قوا يعنی قشــون مستـقـــر پارس در کرمان، قشون خراسان و قشون بيرجند بر سرزمين تاريخـی و غنـی بلوچستان ديوانـه وار هجــوم آوردنــد. فرماندهـی لشکريان متجاوز پارس را امان الله جهانبانی ( نتيجه فتحعلی شاه قاجار ) و قاتل مردم آزاديخــواه کوردستـــان بعهــده داشـت. وی دروحشيگـــری و جنــون انسان کشــی فقط يک رقيــب داشــت که شخـص رضــا سوادکوهی بيســــواد (عامل انگليس وشاه وقت ) بــود.
حمله وحشيانه لشکريان پارس به فرماندهی امان الله جهانبانی و تفرقه اندازی های وی در بلوچستان غربــی که با هماهنگی و همکاری نيروهای استعمارگر انگليسی مستقـر در بلوچستان شرقــی صورت گرفت به مراتب خونين تر و مخرب تر از تهاجم لشکر اسکندر مقدونی و مغــولان به بلـوچ گلزميـن بود.مقاومت قهرمانانه مردم بلــوچ در سرحــد، پسکوه، گشــت، هشــک، شستــون، دزک، مرگـوک، سـوران، پهــره، بنپــورو کاروانــدر امان الله جهانبانی را با لشــکر متجاوزش دچار شوک کرد. لشکر متجاوزپارس بدون حمايت همه جانبه انگليسيها و تفرقه افکنی های ناجوانمردانه و سوءِ استفــاده از دو خائــن معروف هرگز نمی توانســت در برابـــر سرمچاران بلوچ موفــق شود.
جهانبـانی قصاب که در نتيجـه قتل عام بيگناهان و انسان کشـی در کوردستان و بلوچستان در توحش جنون آميزی غرق بـود فاقد درک وطــن ( بلوچستان ) دوستی قهرمانان مدافع بلوچستان بود، تا اينکــه پس از کشته شدن شمـاری از اشغالــگران پارس و سرهنگ باقر داورپناه مجبور به اعتـــراف رشــادت و مقاومت حماسـه ای سرمچاران و مدافعان بلوچستان می شـــود."« ...متعجب بودم قوای بمراتب کمتـری جرأت مقاومت را در مقابل قشون مرتب فاتح با توپخانه و مسلسل داشته و حتی بمحاصره و احاطه شدن هم اهميتی نمی دهنـد و آيا چه اميدی داشتند و چه احساساتی آنها را باين پايه فداکاری وادار نموده بود؟ ... » ( عمليات قشون در بلوچستان ـ صفحه هفتاد)
جهانبانیِ خون به دنـدان از طهــران بلنـد شــده و با جمع کـردن لشـکـری متجاوز طمعکارانه به مردم بلــوچ و بلوچستان حملـه ور می شــود. لشکـری فوق العـاده کينه توز وسفاک که آذوقه ا ش چيـزی جز چنــد خـــروار«  نان خشــک سمنانـی » نبـود و بعـــد از اشغـال هــر قلعــه و آبادی بلوچستان از فراوانــی خرمـا، گنـدم، برنـج، آذوقه و حتــی آب فـراوان هـارتـر شــده و حريصانه تر از قبـل به قلعـه ای ديگـر هجــوم بــرد.  امان الله جهانبانی که يک جنايتکار جنگی و فردی بی تمــدن بود با کمال بيشرمی بارها در کتابش می نويسد که بلوچهــا « جمعيتی وحشی» هستنـد. لشکــر مهاجمين بی فرهنگ و بدور از تمدن و دشمن انسانيت کـه در توحش کامل غرق بودند طبق برنامه انگليسی ها از تهران، مشهـد، بيرجند و کرمان سرازيـر شـده ددصفتانه به بلـوچ گلزميـن  يورش برده جنايتها کردنــد و درعين حال جهانبانی غارتگــر ازمدافعيــن و مبارزان بلوچستا ن که از وطـن، خانه و کاشانه خود يعنی بلوچستـــان قهرمانانه دفاع مـی کردنـد بعنوان « جمعيتی وحشـی » ذکـر می کنـد. وی  در کتابش از کشتار مردم بلوچ، «اشغــال» مناطق آباد بلوچ گلزميــن و«تصـرف » قلعه های بلوچستــان بطرز جنون آميزی بخود می بالــد..وی کلمات « اشغال» و « تصرف» را قلدرانـه در کتاب خود بارهــا آورده است. حملــه وحشيانــه قشون پارس که به « اشغــال» بخشهای وسيعـی از بلوچستـان غربــی و پايان حکومت مستقل بلـوچستــان انجاميــد هفت ماه ( از مـرداد ماه تا بهمن ۱۳۰۷ هجری شمسی ) طــول کشيــد. حملـه ای گستـــرده از سه جانب که با حمايـت، مشــورت مداوم و هماهنگيهــای گستـرده با نيروهـای استعمارگــر انگليـس صورت گرفـــت. تفرقه اندازی های ناجوانمردانه جهانبانی بين سران بلـوچ اشغــال بلوچستـــان را برای قشـون تمـدن ستيز پارس آسانتـر نمــود.رضا مير پنج با فرستادن يک جــلد قـران مجيد با جنايتکاری بنـام محمد نخجـــوان از ميردوست محمـد خـان دعــوت می کنـد تا برای مذاکره به طهــران بــرود. اينچنيـن دوست محمـد خان بلـوچ بــدام مذاکــره با رضا ميرپنــج جــلاد افتـاد و در تهـران به دست ميزبان بی فرهنگ و فاشيســت به شهادت رسـيــد. در هشتاد و چهار سال گذشته فاشيستهـای تماميت خواه پارس بلوچستان غربی را تحـت اشغــال خود داشتــه وکليه حقوق مردم بردبار بلوچ را زير سـُـم های خونيــن خـود لگدمال کرده انــد. سياستهای ضدبشری و بلوچ ستيزانه تهران و عملکرد بدور از تمدن اشغالگــران پارس بلوچستـــان را از پيشرفت و ترقی باز داشته اسـت. اگر به شهــرها و مناطـق پارس نشين و زندگی پارسيان نگاه کنيــد و نيم نگاهــی هم به شهرهــای بلوچستـــان اشغالــی و زندگــی مردم اسيـر بلـــوچ بيندازيد متوجـه خواهيد شــد که « اشغــال بلوچستــان » همچنـان ادامـه دارد وعواقـــب مخــرب سياستهــای اشغالگـران پارس بــر زندگی مـردم بلـوچ و سرزميــن بلوچستـــان قابل مشاهــده اســت .در دوره سياه اشغال سرمايه های ملی ما را غارت کرده اند. خون هزاران بيگناه را سبعانه بر زمين ريخته و بيشماران مادر، خواهر و پدر بلوچ را داغديده و سوگوار کرده اند. هزاران طفل بلوچ را يتيم کرده و فقر را در بلوچستان اشغالی گسترش داده اند. منابع طبيعی بلوچستان و ثروت مردم بلوچ را با درنده خويی به يغما می برند. ازفرط وحشت و نگران از دست دادن منافع غيرانسانـی خود بر قلب سرزمين مادری ما ديواری بلند بنا کرده و صدها کيلومتر سيم خاردار کشيده اند. اقليتی بسيار کوچک و بی تمدن را با پشتيبانی کامل نظاميان اشغالگر بر مردم بلوچ و سرزمين بلوچستان مسلط کرده اند. اقليتی نوکيسه و تازه بقدرت رسيده که از طرفی حريصانه با غارتگريهای آشکار به زراندوزی و رفاه خويش مشغول است و از طرفی دگـر با برخوردهای جنون آميز و بلوچ دشمنانه اوضاع و شرايط بلوچستان اشغالی را بطور عمـد وخيم تر از فلسطين کرده اند.ادامه اشغـال بلوچستــان بر خلاف منافع ملــی بلوچ و به نفــع برتری طلبان و زياده خواهان فاشيســـت و اقليــت نمک نشناس زابلـی اســت. اقليتـی که برای يافتن کار و امرار معاش به بلوچستـان غنــی بيـآمـد. نان ونمک بلـوچ بخــورد و نمــکدان بشکسـت که هيچ بلـکه خـون ميزبان يعنـی « بلــوچ مهمــان نــواز» را وحشيانـــه بر زمين بريخـت تا خانه و کاشانه اش را غصـب کنـد. اقليتــی چهـار و نيم ( ۴,۵ ) در صدی که با حمايت کامل تهــران و خامنه ای سفاک و پشتيبانی تقريبا صد و پنجاه هزار ( ۱۵۰۰۰۰ ) نظامـی و شبه نظامـی اشغالگــردر بلوچستان غربـی جنايت می آفرينــد. اگرچه بيـش از هشــت دهـه ازتاسيـس کشــور قلابـی ايـران و اشغــال بلوچستــان گذشته اما ايـن کشــور بی اسـاس تا بحـال توانسته فقــط با زور سر نيــــزه و کشتار بيگناهــان به حيات انگلــی خـود ادامــه دهــد. شرايط منطقه و جهـان نشان می دهــد که اين پروژه استعماری انگليـس تاريخ مصـــرف خود را از دســت داده و کشــور جعلــی ايــران در نتيجــه سياستهای ضـدبشــری و عملکرد حکام مستبــد و فاشيست طهــران و با اراده آهنيــن ملتهـای در بنـد از هم فـرو خواهــد پاشيــد. ملتهـايی بردبار و متمــدن کـه هم اکنــون به تاريـخ پرافتخــار خـود و حقــوق ملــی خويش آگاه هستنــد.
پـس به صـلاح نسلهای آينده پارس اســت که ملــت پارس به دنيـای انسانهــای متمدن نزديکتــر شــده، به وجـود و حقوق ديگران احتـرام بگـذارد و از ريختن خـون انسـان های بيگناه دســت بردارد. اگـرچــه غارت امـوال و دارايــی ملتهای تحت ستــم در هشت دهـه گذشتــه به انباشته شــدن سرمايه هــای بيکــران در شهــرها و مناطـق پارس نشيـن انجاميده اسـت امـا به ثروتهـــای ملــی و سرزميــن ديگـران بيش از اين چشــم طمــع نــدوزد۰ از غرايـز حيوانـی ماننــد کشتـار، خونريزی، تماميت خواهـی، زياده طلبـی، قدرت طلبـی و کينه توزی دســت بـردارد وبا احترام گذاشتن به انسانهــا و ارزشهای انسانی خويش را ازبنـد شونيسـم و فاشيســـم انسان ستيـز آزاد و رهــا کنــد.  حسـاب سـرمايــه های نجــومــی را که طی دههـا ســال از الاحـواز عربــی، کوردستــان شرقــی، آذربايجــان جنوبـــی و بلـوچستــان غربــی غارت کـرده انـد طبق موازين بين المللی پـس بدهــــد و به آنچــه خـود دارد بسنـــده کنــد يعنــی « بـلاد فارس » : خراسان، سمنان، سپاهان، پرسپوليـس، شيـراز، کرمان و کوير يـــزد.
پروشـت ءُ پروش باتنــت ايران ءُ پاکستـــانآزات ءُ آبــــاد بات گنجيــں بلـوچستــــــــــان محمــد کريــم بلـــوچاول سپتامبــر 2012


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر