جستجوی این وبلاگ

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۴, یکشنبه

در يک محاکمه اختلاس در ايران فاش شد

 

 العربیه نت فارسی

مدير دولتى با مدرک اول راهنمايى در احواز، ميلياردها تومان جابجا کرده است

يک مدير پس از سالها رياست هيات مديره يک مؤسسه بزرگ دولتى در احواز و جابجا کردن ميلياردها تومان با امضاى خود، در دادگاه فاش ساخت که تنها سواد اول راهنمايى را دارد، فرق بين روزنامه رسمى و ديگر روزنامه ها را نمى داند، اطلاع ندارد که هيات مديره اصولا چيست و فقط مى دانسته که بايد چک و غيره امضا کند.


گزارش خبرگزاريهاى ايلنا، ايسنا، مهر و ساير رسانه ها در ايران حاکى است که اين شخص به عنوان مطلع به دادگاه احضار شده، ولى پرده از رازهايى برداشته است که احتمالا در روند محاکمه مؤثر خواهد بود و بعيد نيست که براى خودش مشکل ساز گردد. زيرا او حتى اگر پولها را به عنوان رئيس هيات مديره فقط جابجا کرده باشد، بازهم دست کم به گفته خودش "ماهی یک میلیون از شرکت فولاد فام اسپادانا دریافت می کرده است" و بايد در برابر حقوق دريافتى اش جوابگو باشد.


"الف. ر. ط." رسماً در دادگاه گفته است: "سواد اول دوم دوم راهنمايى بيشتر ندارم"، "اطلاعی از شرکت‌های سهامی عام و خاص ندارم"، "هر کارى کرده ام اسمى بوده است". با اين حال وقتى قاضى ناصر سراج از او پرسيده که "چقدر پول به نام شما بود؟" پاسخ داده است: 19 میلیارد تومان. در برابر اين سوال قاضى هم که "چه کارهایی در این شرکت کردید؟" گفته است: "من کاری نکردم، من فقط در این شرکت اجناس را می فروختم و از طریق روزنامه ی رسمی این موضوع را فهمیده بودم".


اظهارات اين مطلع در روز یکشنبه 12-5-2012 در شعبه اول دادگاه انقلاب در تهران در دهمین جلسه اين دادگاه گفته شده است. اين دادگاه قرار است خارج از نوبت به اتهام 7 الى 8 تن در پرونده شرکت فولاد فام اسپادانا از مجموعه شرکتهاى گروه ملي صنعتى فولاد ايران رسيدگى کند.


گفتنى است که گروه ملى صنعتى فولاد ايران به مجموعه اى از شرکتهايى اطلاق شده است که پيش از انقلاب 1979 ايران، به موازات سازمان ذوب آهن ايران که يک تشکيلات دولتى بود، واحدهاى بزرگ ذوب آهن را در دهه 1960 به طور عمده در جنوب شهر احواز و در مسير جاده خرمشهر تاسيس کردند. مديريت و اموال اين شرکتها بعد از انقلاب به دست نهادهاى جديد حکومتى افتاد.


قاضى سراج که رسانه ها را از افشاى هويت متهمان منع کرده است، در بخشى از جريان دادرسى اش از "الف. ر. ط." مى پرسد: چک را چه کسی امضاء مى کرد؟ و جواب مى شنود: چک دو امضايى بود که امضای اول را من انجام می دادم برای خرید. سپس قاضى سوال مى کند: فکر نمی کردید چک امضاء می کردید زمانی از شما برای این کار مدرکی را می خواهند؟ آیا اصلا می دانستید چک چیست؟ که جواب مى گيرد: نه، نمی دانستم، فقط می دانستم که باید چک امضاء کنم و در این کار وارد نبودم. قاضى ادامه مى دهد: آیا آقایان دیگر که چک امضاء می کردند وارد بودند؟ در اينجا نيز جواب مى شنود: نه وارد نبودند. ما کاری نمی کردیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر